آنها روز گذشته در جلسه بازپرسي جزئيات نقشه فرار از بازداشتگاه را آن هم با پابند فاش كردند.اواسط ماه رمضان، محمود كه از يكماه قبلتر به جرم سرقت از 100خانه دستگير شده و در بازداشتگاه پليس تهران به سر ميبرد نقشهاي به ذهنش رسيد. او با ديدن هواكش به فكر فرار از بازداشتگاه افتاد و آن شب موضوع را با يكي از زندانيها كه او هم به جرم سرقت منزل دستگير شده بود درميان گذاشت.
محمود كه علاقه زيادي به فيلمهاي هاليوودي داشت، يك هفته بعد و درست زمان افطار نقشه فرار از زندان را به مرحله اجرا گذاشت. اما بهجز خودش، 5 زنداني ديگر را با تخريب ديوار و هواكش، فراري داد. او حتي براي اينكه پايش در اين ماجرا گير نكند ابتدا 5 زنداني ديگر را به بيرون فرستاد كه اگر كسي متوجه آنها شد، خودش را به بيخبري بزند اما وقتي 5 زنداني كه پابند داشتند يكي پس از ديگري از بازداشتگاه خارج شدند، او با تبحري كه داشت به سرعت از ديوار پايين پريد و فرار كرد.
گروگانگيري
6 سارق حرفهاي درحاليكه لباس بازداشتيها را به تن داشتند با پابند به خيابان رفتند. زمان افطار خيابانها خلوت بود. اما وضعيت ظاهري اين افراد بهگونهاي بود كه هركس آنها را ميديد متوجه ميشد كه آنها از زندان فرار كردهاند. در چنين شرايطي محمود پيشقدم شد و جلوي خودرويي را گرفت. پس از آن زندانيان فراري سوار ماشين شدند و با تهديد از راننده خواستند تا آنها را به خياباني در غرب پايتخت ببرد. راننده كه وحشت كرده بود زندانيان را به جايي كه ميخواستند رساند و از ترسش حتي جرأت نكرد كه به پليس شكايت كند.
- گزارش فرار زندانيان
يك ساعت از زمان افطار گذشته بود كه نگهبان يكي از بازداشتگاههاي پليس پايتخت، صداي يكي از زندانيان را شنيد كه درخواست كمك ميكرد. او به سرعت در بازداشتگاه را باز كرد و ديد يكي از زندانيان كه به جرم سرقت دستگير شده بود دست و پا و دهانش با ملحفهاي بسته شده است و زندانيان ديگر با صدا كردن نگهبان از او كمك خواستند تا وضعيت اين زنداني را ببيند. شاهدان ميگفتند دقايقي قبلتر 6زنداني كه از يك هفته قبل نقشه فرار كشيده بودند با تخريب ديوار متواري شدند و در لحظه آخر يكي از زندانيان با داد و فرياد قصد داشت مانع آنها شود اما فراريان با بستن دست و پا و دهانش او را در گوشهاي رها و نقشه فرار را عملي كردند.
- دستگيري پيش از خروج از كشور
با مشخص شدن اين ماجرا، تيمي از مأموران پليس آگاهي پايتخت با دستور بازپرس ويژه سرقت، تحقيقات خود را براي دستگيري زندانيان فراري شروع كردند. يكي از آنها 24ساعت بعد به همراه دوستش به دادسرا رفت و خودش را معرفي كرد. وي گفت: وقتي بعد از فرار پيش دوستم رفتم، او گفت كه تنها بهخاطر يك فقره سرقت منزل دستگير شدهاي و اين اتهام ارزش فرار از زندان و سنگين شدن جرمت را ندارد. براي همين پشيمان شدم كه گول حرفهاي محمود طراح نقشه فرار را خورده بودم و حالا تصميم گرفتم خودم را معرفي كنم.
سارقان فراري تا 72ساعت بعد، يكي پس از ديگري دستگير شدند اما هنوز دو نفر از آنها فراري بودند. يكي محمود، طراح اصلي اين نقشه بود كه در اقدامات اطلاعاتي مشخص شد كه به يكي از شهرهاي غربي كشور فرار كرده است. او در اين مدت با دوستانش تماس ميگرفت و ميگفت آنقدر حرفهاي است كه پليس هرگز دستش به او نميرسد چراكه يك قدم از مأموران جلوتر است.
همه اين مكالمات ضبط شده او ضميمه پرونده شد و مأموران با نيابت قضايي راهي شهرستان مورد نظر شدند تا محمود را به دام اندازند اما او مخفيگاهش را تغيير داده بود. تمامي حسابهاي وي و متهم ديگر مسدود شد و آنها ممنوعالخروج شدند تا اينكه در تازهترين تحقيقات مشخص شد كه محمود به همراه خانوادهاش به مشهد فرار كرده و قصد خروج غيرقانوني از كشور را دارند. همين كافي بود تا مأموران راهي مشهد شوند و او را در عملياتي غافلگيرانه دستگير كنند.
او كه هرگز فكرش را نميكرد به اين زودي دستگير شود در بازجوييها اظهار پشيماني كرد و گفت:به جرم 100فقره سرقت دستگير شده بودم. ارزش اموال مسروقه بيش از 7ميليارد تومان بود كه من واقعا نميتوانستم رضايت شاكيان را جلب كنم. چراكه با پولهاي سرقتي آپارتمان در تهران، ويلا كنار دريا و ماشين خريده بودم و نقد كردن اينها كمي دشوار بود. حتي وسايل ويلا را خيلي گران خريده بودم بهعنوان مثال براي اينكه خودي در بين دوستان و آشنايان نشان دهم يك تختخواب 12ميليوني براي ويلايم خريده بودم كه اگر آن را ميفروختم، پول زيادي گيرم نميآمد. براي همين فكر ميكردم كه حالا حالاها بايد در زندان بمانم.
همين شد كه نقشه فرار كشيدم و آن را با زندانيان ديگر درميان گذاشتم. آنها هم وسوسه شدند و روز حادثه، با تخريب پنجره هواكش كه به خيابان راه داشت، از آنجا فرار كرديم. پس از فرار از زندان به خانه يكي از دوستانم رفتيم و پابندمان را باز كرديم. تا صبح با هم بوديم و پس از آن به همراه دو نفر از آنها به شهري در غرب كشور رفتيم.
همدستانم ميخواستند كه آنها را بهصورت غيرقانوني از طريق مرز به خارج از كشور بفرستم اما من با آنها درگير شدم. گفتم من چنين وظيفهاي ندارم و فقط فراريشان دادم، مابقي نقشه پاي خودشان است. آنجا بود كه آن دو نفر با چاقو به سمتم حمله ور شدند و ميخواستند مرا به قتل برسانند اما من در يك چشم بههم زدن فرار كردم و جان سالم به در بردم.به گزارش همشهري، اين 5 متهم دستگيرشده براي انجام تحقيقات در اختيار مأموران پليس آگاهي قرار گرفتند و بررسيها براي دستگيري آخرين فراري ادامه دارد.
نظر شما